روانشناسی بالینی شنبه – 30 بهمن 1378– 13 ذی القعده 1420 – 19 فوریه 2000 • امروز به جهت انتخاباتی که دیروز در سطح کشور برگزار شد، تهران تعطیل بود. • در این زمستان مطالعه و تلخیص کتابِ «روانشناسی بالینی» اثر پرون و پرون، ترجمه ی دکتر پریرخ دادستان و دکتر محمود منصور، چاپ اول (بهار،1376) را در در 304 صفحه به پایان رساندم. ت روانشناسی بالینی شاخهای از روانشناسی است که به درک، پیشبینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگیهای شناختی، هیجانی، زیستشناختی، روانشناختی، اجتماعی و رفتاری کمک میکند و در گستره ی وسیعی از جمعیتهای در جستجوی درمان، کاربرد دارد (رزنیک، ۱۹۹۱). نقشهای ششگانه آن عبارت است از: ارزیابی و تشخیص، مداخله و درمان، مشاوره، آموزش و نظارت بر کارِ رواندرمانگرها، پژوهش و مدیریت؛ غالب کارهای روانشناس بالینی در راستای درمان و تشخیص، آموزش و پژوهش است (دادستان و منصور، ۱۳۶۶). • در این کتاب روانشناسی بالینی را در قطب مقابل روانشناسی تجربی معرفی کرده که با دو طریقهی مختلف برای رسیدن به یک هدف واحد اقدام میکنند، لذا روانشناسی بالینی روش خاصی است که با زیر نظر گرفتن رفتار افراد، به یک برداشت کلی در جهت راهیابیِ درمانی - تربیتی آنها نزدیک میشود و پس از بررسی وضع فردی و تشخیص آن به درمان سازش نایافتگی میپردازد. • این کتاب پس از ارزشیابی تواناییهای عقلی، مباحث مربوط روانشناسی بالینی را به همراه الگوی مصاحبه، تست افسردگی «بک» و مقیاس اضطراب «کتل» برای استفادهی درسی دانشجویان بهطرز علمی بیان میدارد. • پس از پایان نوبت اول مطالعه ی این کتاب، مطالب آن (با وجود پیچیدگی نگارشی در برخی قسمت ها) آنقدر برایم جالب و مفید بود که یک نوبت هم به تلخیص کامل کتاب نشستم و حدود 50 صفحه ی تایپ شده نتیجه ی این مطالعه و تلخیص شد. روانشناسی بالینی رشته ی زیبایی است اما حتماً نیاز به دانسته ها و مطالعات بسیار دارد و بی شک اوج همه ی این تلاش ها و دقت ها زمانی خواهد بود که بتوانی «دردی را بکاهی، امیدی را جلوه گر کنی و لبخندی را بر لَبی بنشانی!».